هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

omid20 بزرگترین مرجع کلیپ موبایل در ایران
 
الرئيسيةالرئيسية  أحدث الصورأحدث الصور  جستجوجستجو  ثبت نامثبت نام  ورودورود  

 

 حکایت جالب

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
omid20
Admin
omid20


تعداد پستها : 236
Points : 712
Reputation : 0
Join date : 2009-12-05

حکایت جالب Empty
پستعنوان: حکایت جالب   حکایت جالب Emptyالخميس ديسمبر 10, 2009 2:56 pm


حکایت جالب


مردي زير باران از دهكده كوچكي مي گذشت . خانه اي ديد كه داشت مي سوخت و مردي را ديد كه وسط شعله ها در اتاق نشيمن نشسته بود
مسافر فرياد زد : هي،خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : ميدانم
مسافر گفت:پس چرا بيرون نمي آيي؟
مرد گفت:آخر بيرون باران مي آيد . مادرم هميشه مي گفت اگر زير باران بروي ، سينه پهلو ميكني
زائوچي در مورد اين داستان مي گويد :
خردمند كسي است كه وقتي مجبور شود بتواند موقعيتش را ترك کند
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
https://omid20.forumfa.net
 
حکایت جالب
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» رقص جالب یک سگ
» اتفاق جالب
» مستربین در پارتی ( جالب )
» اشکال جالب با سایه های دست
» شوخی جالب برق گرفتگی

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: بخش خواندنی ها :: مطالب جالب-
پرش به: